Clik here to view.
کاش با ماشین هایتان به دانشکده نمی آمدید...
شاید این پست یک خودزنی باشد. اما لازم است گاهی وقتها آدمها خودشان را بزنند تا حالشان جا بیاید. شاید روز تولد که برای من 22 مرداد هرسال است و تقارنش با شبهای قدر و شهادت حضرت علی، فرصت مناسبی باشد برای...
View Articleلنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست؟!
«خدا» آن قدرها هم نزدیک نیست!نمی دانم اما گویا «خدای قصه ها» و «خدای فیلمها» شنوا تر، مهربان تر، بینا تر و نزدیک تر استتحبس الدعا و صلاح و مصلحت را نمی دانم اما «خدای دنیای واقعی» آن قدرها هم سریع...
View Articleبه بهانه مقدس ترین دفاع تاریخ
می دونی یه گردان بره خط گروهان برگرده یعنی چی؟می دونی یه گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی؟می دونی یه دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟بعدن نوشت: خاطرم هست دکتر کچویان به من می گفت که در تاریخ، حتی صدر...
View Articleمطلبی به خواست یک ناشناس!
دعواهای ما، دعوائی نیست که برای خدا باشد. این را همه از گوشتان بیرون کنید! همه تان، همه ما از گوش مان بیرون کنیم که دعوای ما برای خداست، ما برای مصالح اسلام دعوا می کنیم؟! خیر! مسئله این حرف ها نیست...
View ArticleArticle 2
روز عرفه است؛و این روزهای من بقول دوستی، فقط دلسردی و بی تفاوتی است؛ روزمرگی است و نه زندگی...-------------------------------------------------------------------------دیدن بوسیدن روی ماه حس خوبی دست...
View Articleاین گره بگشودنت دیگر چه بود؟
حکایتی از حضرت مولاناپیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می‌کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در...
View ArticleArticle 0
یک روز دو کتاب منتشر خواهم کرد:1- خاطرات بسیج دانشکده علوم اجتماعی2- خاطرات انجمن علمی ارتباطات
View Articleبعد از 9 سال!
سه شنبه سوم اردیبهشت 1392ساعت 15تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهرانانجمن علمی ارتباطات برگزار می کند:با حضور عزت الله ضرغامی؛ ریاست سازماننقد سیاستهای سازمان صداوسیماهمراه با گفتگوی...
View Articleصاحب این دل تویی...
بعد از مدتها دارم یه پست جدی و جدید میذارمشاید بعد از حدود 9 ماهحال نوشتن ندارم؛ چون حال عجیبی دارممثل مردی که فقط یک روز از زندگی اش باقی ماندهمردی که فکر می کرد حالا حالاها قرار است زندگی کند؛ اما...
View Articleبی تو(2)
احساس شهری بیـن راهی در من است!مـن در میانه ام ایستاده ام؛میـان آمدن و رفـتـنـت.............بعضی وقتها حافظ هم آدم را الکی دل خوش می کند! مثلا می گوید که: از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم! یا می...
View Articleبی تو(3)
در این هیاهوی تبلیغاتقلب من تنها بیلبورد و بنر و استند و بروشور و تراکت و هر کوفت و زهرماری است که نام تو را قاب کرده است!من انتخاب کرده ام:تو را رأی می دهم...پ.ن: از تابستان «بی تو» می ترسم.ای «بی...
View Articleبی تو(4)
راستش همین شعر کوتاه مرا پیر کرده است بیچاره کرده است مریض کرده است:ساده بودم که فکر می کردم با دلم هم مسیر خواهی شدآخرش می کشد مرا این فکرتو به پای که پیر خواهی شد...
View Articleلنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست؟!
«خدا» آن قدرها هم نزدیک نیست!نمی دانم اما گویا «خدای قصه ها» و «خدای فیلمها» شنوا تر، مهربان تر، بینا تر و نزدیک تر استتحبس الدعا و صلاح و مصلحت را نمی دانم اما «خدای دنیای واقعی» آن قدرها هم سریع...
View Article
